معنی آهنگ کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی آهنگ کردن
آهنگ کردن((هَ. ک دَ))
قصد کردن، عزم کردن
تصویر آهنگ کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آهنگ کردن
آشنا کردن
آشنا کردن
آشنا کردن کسی بدیگری. معرفی کردن کسی را بدیگری آشنا ساختن، نزدیک کردن کارد و شمشیر و مانند آن بچیزی نه بدان حد که برد: خنجر را بگلو او آشنا کرد
فرهنگ لغت هوشیار
پهنا کردن
پهنا کردن
بالای چیزی یا کسی را پهنا کردن، مسطح کردن هموار کردن، زیر و زبر کردن دگرگونی ساختن قلع و قمع کردن: زمین آنکه بالاست پهنا کنم بدان دشت بی آب دریا کنم. (فردوسی)
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.