جدول جو
جدول جو
Ads

معنی آویختن

تصویری از آویختن
تصویر آویختن
آویختن
((تَ))
آویزان کردن، فرو گذاشتن، پایین انداختن، حمایل کردن، دار زدن، آویزان شدن، جنگیدن، چنگ زدن، تمسک جستن
فرهنگ فارسی معین