معنی آنتیک
- آنتیک
- دیرینه، باستانی، عتیقه (واژه فرهنگستان)، باارزش، قیمتی، بسیار بد، سخت زشت و کریه
واژههای مرتبط با آنتیک
آنتیک
- آنتیک
- کهنسال، دیرینه فرانسوی بنگرید به انتیک عتیقه شی کهنه دیرینه، قیمتی با ارزش: چیز آنتیکی است، سخت بد سخت زشت و کریه
آنتیک
- آنتیک
- سالینه، نایاب
آنتیک
- آنتیک
- ویژگی هر شیء قدیمی و تاریخی که ارزش هنری داشته باشد
آنتیک
- آنتیک
- از لاطینی آنتی کواوس، به همین معنی، ظرف یا جامه یا کتاب یا فرش یا مجسمه و مانند آن سخت دیرینه، در تداول فارسی، سخت بد، سخت زشت و کریه
آنتیک
- آنتیک
- باارزش، قیمتی، نفیس، دیرینه، عتیقه، کهنه، بد، زشت، کریه
متضاد: نو
ژنتیک
- ژنتیک
- علم وراثت فرانسوی زکیک
آنتریک
- آنتریک
- تحریک، توطئه، ماجرای هیجان انگیز در یک داستان و نمایش یا فیلم که باعث جلب توجه یا علاقه می شود
ژنتیک
- ژنتیک
- ارثی، موروثی، علم وراثت
ژنتیک
- ژنتیک
- بخشی از زیست شناسی که دربارۀ صفات موروثی و عوامل ارثی بحث می کند، علم وراثت