جدول جو
جدول جو

معنی آمودن

آمودن((دَ))
ساختن، آراستن، جادادن گوهر در انگشتر، به نخ کشیدن گوهرها و مهره ها، زینت دادن، آماده
تصویری از آمودن
تصویر آمودن
فرهنگ فارسی معین