معنی آلیاژ - فرهنگ فارسی معین
معنی آلیاژ
- آلیاژ
- جسمی که از ترکیب دو یا چند فلز به وسیله ذوب کردن، به دست می آید تا مقاومت آن ها بیشتر گردد
تصویر آلیاژ
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آلیاژ
آلیاژ
- آلیاژ
- دو یا چند فلزی که با هم ترکیب میشوند مانند طلا ونقره که با مس ترکیب شوند، هم جوش
فرهنگ لغت هوشیار
آلیاژ
- آلیاژ
- مخلوط دو یا چند فلز از طریق ذوب کردن که خود خاصیت فلزی دارد
فرهنگ فارسی عمید