جدول جو
جدول جو

معنی آلاگارسون

آلاگارسون((سُ))
اصطلاحی برای موی خانم ها به سبک موی پسران و مردان
تصویری از آلاگارسون
تصویر آلاگارسون
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با آلاگارسون

آلا گارسون

آلا گارسون
اصلاح موی سر زن بسبک سر پسران و مردان: او را که می بینی سرش آلاگارسون می کند کارش از جای دیگر خراب است
فرهنگ لغت هوشیار

آلاگارسن

آلاگارسن
مالی آباد، دهی جزء دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین، واقع در چهارده هزارگزی باختر آبیک و شصت هزارگزی راه شوسه. جلگه و معتدل. دارای 249 تن سکنه. آب آن از چاه و رود خانه بهجت آباد. محصول آنجا غلات و هندوانه. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و از کاظم بیکی ماشین میتوان برد. ساکنین از طایفه کرمانی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا