معنی آلاخون والاخون - فرهنگ فارسی معین
معنی آلاخون والاخون
- آلاخون والاخون
- دربه در، بی خانمان، سرگردان، بی پناه
تصویر آلاخون والاخون
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آلاخون والاخون
آلاخون والاخون
- آلاخون والاخون
- ترکی در به در بی خانمان از خانمان خود دورافتادن بی سر و سامان گردیدن در بدر شدن، دربدری
فرهنگ لغت هوشیار
آلاخون والاخون
- آلاخون والاخون
- آواره، بی خانمان، بی سر و سامان، در به در
آلاخون والاخون شدن: بی خانمان و در به در شدن، بی سر و سامان شدن
فرهنگ فارسی عمید
الاخون ولاخون
- الاخون ولاخون
- بی خانمان. بی سروسامان.
- الاخون ولاخون شدن، بی سروسامان شدن. بی خانمان شدن. رجوع به الاخون والاخون شود
لغت نامه دهخدا