جَمعِ واژۀ اِلْی و اَلْی، نعمتها، نیکیها، نیکوئیها، (ربنجنی) : صفت و نعت او بنزد خرد همه آلاء کبریا باشد، مسعودسعد، پس پرده بیند عملهای بد همه پرده پوشد به آلای خود، سعدی
جمع الم، درد ها رنج ها جمع الم دردها رنجها. یاآلام جسمانی. دردهایی که بتن رسد رنجهای بدنی. یا آلام روحانی روحی. تعبهایی که روح را آزار دهد ج الم، دردها، رنج ها