آکام آکام جَمعِ واژۀ اُکُم و اُکُم جَمعِ واژۀ اِکام و اِکام جَمعِ واژۀ اَکم و اَکم جَمعِ واژۀ اَکمه، منظرها، زمینهای بلند، تل ها، تپه ها، پشته ها، توده ها، سنگلاخها لغت نامه دهخدا
آلام آلام جمع الم، درد ها رنج ها جمع الم دردها رنجها. یاآلام جسمانی. دردهایی که بتن رسد رنجهای بدنی. یا آلام روحانی روحی. تعبهایی که روح را آزار دهد ج الم، دردها، رنج ها فرهنگ لغت هوشیار