جدول جو
جدول جو

معنی آقسنقر

آقسنقر((سُ قُ))
شاهین سفید، کنایه از روز، آفتاب، نام بعضی امرای ترک
تصویری از آقسنقر
تصویر آقسنقر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با آقسنقر

آقسنقر

آقسنقر
مرغی شکاری از جنس شاهین و چرغ، روز، آفتاب، نام بعضی امرای ترک
آقسنقر
فرهنگ لغت هوشیار

آق سنقر

آق سنقر
باز سفید، مرغی شکاری از نوع شاهین، نام چند تن از امرای ترک
آق سنقر
فرهنگ فارسی عمید

آق سنقر

آق سنقر
از ترکی ِ آق، سپید + سُنقر، شنگار و شنغار، نام یکی از جوارح طیور، صاحب برهان گوید: مرغی باشد شکاری از جنس شاهین و چرخ بحری، و لقب پادشاهان ترک نیز بوده، و کنایه از روز و آفتاب هم هست و گویند این لقب ترکیست - انتهی. مقابل قره سنقر. و خاقانی آق سنقری و قره سنقری را چون وصفی می آورد
لغت نامه دهخدا

اقسنقری

اقسنقری
آقسنقری:
نسل اقسنقری مؤید از او
اب و جد با کمال ابجد از او.
نظامی.
رجوع به آقسنقری شود، آنکه یک شاخ او شکسته باشد. (آنندراج) ، آنکه ساق وی شکسته باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا