آقچه، سکۀ سیم یا زر، پول طلا یا نقره، زر یا سیم مسکوک، اخچه، اقچه، برای مِثال آقچۀ زر کو هزارسال بماند / عاقبتش جای هم دهانۀ گاز است (خاقانی - ۸۲۹)، ریزۀ زر
اَخْچه. اَقْچه. زر یا سیم مسکوک، و توسعاً، هر مسکوکی: وز پی آن تا زند سکه به نام بقاش میزند از آفتاب آقچه موزون فلک. خاقانی. آقچه زر گر هزار سال بماند عاقبتش جای هم دهانۀ گاز است. خاقانی. شاهد طارم فلک رست ز دیو هفت سر ریخت بهر دریچه ای آقچه زرّ شش سری. خاقانی
قسم خردتر گوجه که ترشتر از آن میباشد ادرک اجاص آلنج نیسوق آلچه الو هلو هلی ترش هلو. آلوی جیلی. یا آلوچه سگک قسم پست و ترش تر و خردتر آلوچه آلو کوهی نلک آلوترش زعرور