جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آفدم

آردم

آردم
آذرگون آتشفام آتش رنگ، نوعی از شقایق، بخور مریم، گل نگونساز آفتاب گردان (منظور قدما بیشتر همین گل بوده)
فرهنگ لغت هوشیار

افدم

افدم
انجام، سرانجام، فرجام، آخر، عاقبت، پایان هر کاری، آخری، پایانی
افدم
فرهنگ فارسی عمید

افدم

افدم
آخر. انجام. فرجام. عاقبت. آفدم. (یادداشت بخط مؤلف). و رجوع به آفدم شود:
چه بایدت کردن کنون به افدم
مگر خانه روبی چو روبه بدم.
بوشکور.
گرچه هر روز اندکی برداردش
بافدم روزی بپایان آردش.
رودکی، گران ساختن وام کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). گران کردن کسی را به وام. (المصادر زوزنی). گران کردن وام کسی را. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

مفدم

مفدم
ابریق مفدم، آب دستان سرپوش نهاده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

مفدم

مفدم
جامۀ سرخ پررنگ. (مهذب الاسماء). ثوب مفدم، جامۀ نیک سرخ رنگ یا جامۀ سرخ که نه غایت سرخ باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). جامۀ سرخ رنگ و جامۀ سرخی که پررنگ نباشد. (از ناظم الاطباء) ، ابریق مفدم، ابریق سرپوش نهاده بروی. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا