جدول جو
جدول جو

معنی آفتاب پرست

آفتاب پرست((پَ رَ))
جانوری است شبیه به مارمولک، از رده خزندگان با زبانی دراز که از آن برای شکار حشرات استفاده می کند، گیاهی از تیره گاوزبان که در اراضی بایر روید، و گل های کوچک و سفید و آبی دارد، مجازاً، زرتشتی، کافر
تصویری از آفتاب پرست
تصویر آفتاب پرست
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با آفتاب پرست

آفتاب پرست

آفتاب پرست
آنکه آفتاب را چون خدائی یا قبیله ای نیایش کند
آفتاب پرست
فرهنگ لغت هوشیار

آفتاب پرست

آفتاب پرست
جانوری شبیه سوسمار با زبان دراز، چشمان بزرگ و دُم بلند که می تواند خود را به رنگ محیط درآورد، آفتاب گردک، حِربا، خورپا، سوسمار هفت رنگ، کسی که آفتاب را پرستش کند، خورشیدپرست، گیاه علفی با کاسبرگ های پَهن گسترده و گل سفید، برای مِثال هر سویی کآفتاب سر دارد / گل ازرق در او نظر دارد ی لاجرم هر گلی که ازرق هست / خواندش هندو آفتاب پرست (نظامی۴ - ۶۸۶)، در علم نجوم از صورت های فلکی نیمکرۀ جنوبی، حِربا
آفتاب پرست
فرهنگ فارسی عمید

آفتاب پرستک

آفتاب پرستک
مصغر آفتاب پرست. درختی خرد که برگهای آن جمله سوی آفتاب باشد، و در هند آن را هرهر گویند، جامۀ بوقلمون که رنگ رنگ نماید. (مؤیدالفضلاء)
لغت نامه دهخدا