جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آغستن

آغستن

آغستن
انباشتن و پر کردن با فشار و زور. چپاندن. تپاندن
لغت نامه دهخدا

آبستن

آبستن
هر مادینه از انسان وحیوان که بچه در شکم دارد، حامل، حامله، بارور، باردار، حمل برداشته
فرهنگ لغت هوشیار

آغشتن

آغشتن
آغشت آغرد خواهد آغشت بیاغر آغرنده آغشته) خیس کردن نم کردن، آلودن، آلودن جسمی بمایع، خیسیدن نم کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار