معنی آغازه آغازه((زِ)) آغاره، دوالی که بین رویه و تخت کفش دوزند تا آب و خاک به درون آن نرود تصویر آغازه فرهنگ فارسی معین
آغازه آغازه دست افزاریست برای کفش دوزان، دوالی که مابین چرم ورویه کفش دوزند تا آب و خاک بدرون کفش نرود فرهنگ لغت هوشیار
آغازه آغازه نام دست افزاری است کفشگران را. (از برهان) ، دوالی بدرز میان رویه و زیرۀ کفش دوخته تا گرد و آب بدرون نشود. رجوع به آغاره شود لغت نامه دهخدا
آوازه آوازه صوت آوا آواز، نغمه ترانه نوا، هر یک از دستگاههای اصلی موسیقی، خبر آگاهی اطلاع، صیت شهرت فرهنگ لغت هوشیار
آغازی آغازی منسوب به آغاز ابتدایی بدوی، جانور و گیاه تک یاخته، جمع آغازیان موجوداتی که دارای یک یاخته هستند فرهنگ لغت هوشیار
آوازه آوازه صیت، شهرت، برای مِثال به نیکی و بدی آوازه در بسیط جهان / سه کس برند رسول و غریب و بازرگان (سعدی - ۷۵۱)، بانگ، صوت، نغمه فرهنگ فارسی عمید
مغازه مغازه دکّان، جایی سرپوشیده در کنار بازار یا خیابان یا کوچه که کالاهایی در آنجا برای فروش آماده سازند فرهنگ فارسی عمید