معنی آصال - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آصال
آصال
- آصال
- جَمعِ واژۀ اصیل، صاحب اصلان، محکم رایان،
شبان گاه ها، عشایا
لغت نامه دهخدا
وصال
- وصال
- رسیدن به چیزی یا کسی و به دست آوردن آن یا او، لقب شاعر بزرگ قرن دوازدهم، میرزا محمد شفیع شیرازی
فرهنگ نامهای ایرانی