جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آشمال

آشمال

آشمال
کسی که به مالیدن آش ( آهار) بر جامه می پردازد، کنایه از چاپلوس، متملق، خوشامدگو
آشمال
فرهنگ فارسی عمید

آشخال

آشخال
آشغال، خاشاک، خاک روبه، هر چیز دورریختنی مثلاً آت آشغال
آشخال
فرهنگ فارسی عمید