معنی آشخانه - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آشخانه
آشخانه
- آشخانه
- مطبخ. آشپزخانه. تنورخانه. باورچی خانه، رستوران
لغت نامه دهخدا
آشخانه
- آشخانه
- نام محلی در راه بجنورد بگنبدقابوس میان دربند و قره مصلی در 355430گزی مشهد
لغت نامه دهخدا
آبخانه
- آبخانه
- جایی که برای قضای حاجت تخصیص دهند: مستراح جایی مبرز مبال خلا ادبخانه
فرهنگ لغت هوشیار
آشیانه
- آشیانه
- لانه حیوانات از مرغ سگ موش زنبور مارو غیره آشیان، خانه ماء وی مسکن، طبقه مرتبه آشکوب، سقف آسمانه
فرهنگ لغت هوشیار
آتشخانه
- آتشخانه
- جای روشن کردن آتش، کوره، قسمتی از سماور کشتی راه آهن که آتش در آنست، آتشکده آتشگاه، لوله تفنگ، مجموع سلاحهای آتشین از توپ و تفنگ و مانند آنها
فرهنگ لغت هوشیار
آسخانه
- آسخانه
- آسیاکَده، جایگاه آسیا، محل آسیا، سرآسیا، آسیاخانه، آسکَده
فرهنگ فارسی عمید