معنی آسوده دل - فرهنگ فارسی معین
معنی آسوده دل
- آسوده دل((~. دِ))
- آسوده خاطر، فارغ البال، بی دلواپسی
تصویر آسوده دل
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آسوده دل
آسوده دل
- آسوده دل
- آسوده خاطر، کسی که دلواپس و مضطرب نباشد، برای مِثال کسی خسبد آسوده در زیر گل / که خسبند از او مردم آسوده دل (سعدی۱ - ۷۹)
فرهنگ فارسی عمید
آسوده دل
- آسوده دل
- فارغ البال. بی دلواپسی. بی رنج. بی عذاب. غیرمضطرب:
کسی خسبد آسوده در زیر گل
که خسبند از او مردم آسوده دل.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا