جدول جو
جدول جو

معنی آسودن

آسودن((دَ))
آرمیدن، استراحت یافتن، سکون یافتن، آرام گرفتن، خوابیدن، خفتن، توقف کردن، درنگ کردن
تصویری از آسودن
تصویر آسودن
فرهنگ فارسی معین