جدول جو
جدول جو

معنی آسکاریس

آسکاریس
از انواع کرم های لوله ای که در روده میزبان (انسان و خوک) زندگی و تخم ریزی می کند، کرم روده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با آسکاریس

آسکاریس

آسکاریس
نوعی کرم حلقوی شکل با زندگی انگلی که در رودۀ انسان و حیوان زندگی می کند، اَسکاریس، کِرم مِعدِه، کِرمِ رودِه
آسکاریس
فرهنگ فارسی عمید

اسکاریس

اسکاریس
نوعی کرم حلقوی شکل با زندگی انگلی که در رودۀ انسان و حیوان زندگی می کند، آسکاریس، کِرم مِعدِه، کِرمِ رودِه
اسکاریس
فرهنگ فارسی عمید

اسکاروس

اسکاروس
توفیق افندی. مدیر بخش کتب اروپائی در دارالکتب المصریه. او راست: نوابغ الاقباط و مشاهیرهم. وی در این کتاب تراجم نوابغ قبطیان رادر قرن نوزدهم در سیاست و علم و دین و ادب گرد آورده، جزء اول آن در مصر بسال 1910 میلادی بطبع رسیده و جزءدوم بسال 1914 میلادی (معجم المطبوعات ج 1 ستون 436) ، بی حرکت ساختن حرف را. (منتهی الارب). بی حرکت کردن حرف. ساکن خواندن و بی حرکت ادا کردن حرفی. ضدقلقله. عبارت است از سلب حرکت در مواردی که حرف موقوف ٌعلیه کسره یا فتحه یا ضمه داشته باشد، و حروف اسکان 23 است (یعنی همه حروف غیر از پنج حرف ج، د، ق، ط، ب) ، جای دادن کسی را در خانه. (منتهی الارب). در جای فروآوردن. (تاج المصادر بیهقی) : صلی الله علیه صلوه اسکنه بها فی جنات النعیم. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300) ، مسکین گردانیدن، مسکین شدن. (منتهی الارب) ، آرامیدن. (زوزنی) (ترجمان القرآن جرجانی)
لغت نامه دهخدا

لاسکاریس

لاسکاریس
کنستانتن، نام یکی از نحاه یونانی، مولد قسطنطنیه به سال 1434 و وفات در رمسین به سال 1501 میلادی
لغت نامه دهخدا

آبکاری

آبکاری
شغل و عمل آبکار و آبکش سقایی، شرابخواری باده نوشی، شراب فروشی باده پیمایی، حکاکی نگین سازی، آبیاری کشت و زرع، آبدادن فلزات
فرهنگ لغت هوشیار