جدول جو
جدول جو

معنی آسفالت

آسفالت
مخلوطی از قیر و شن و ماسه که به رنگ قهوه ای یا سیاه است که در پوشش کف خیابان ها، جاده ها و پشت بام به کار می رود
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با آسفالت

آسفالت

آسفالت
مخلوطی از قیر و شن که در ساختن کف خیابان ها و جاده ها و بام های خانه ها به کار می رود، پوشش سطح جاده با این ماده
فرهنگ فارسی عمید

اسفالت

اسفالت
آسفالت، مخلوطی از قیر و شن که در ساختن کف خیابان ها و جاده ها و بام های خانه ها به کار می رود، پوشش سطح جاده با این ماده
اسفالت
فرهنگ فارسی عمید

اسفالت

اسفالت
از یونانی ِ اَسفالْتُس، خاک قیردار، آسفالت. مخلوطی از قیر و ماسۀ درشت یا شن ریز که پس از پختن جهت پوشش جاده و خیابانها بکار رود
لغت نامه دهخدا

سفالت

سفالت
فرودش، پستی فرومایگی حقیر شدن فرومایه گشتن، حقارت فرومایگی. توضیح: این کلمه در عربی فصیح نیامده به همین جهت مرحوم قزوینی استعمال آنرا مردود میدانست ولی در عربی متاخر سفاله به معنی حقارت و پستی آمده
فرهنگ لغت هوشیار