دستبند دست برنجن، دسته کارد شمشیر طنبود عود و غیره، مکتوبی که بدست خود نویسد دستخط، فرمان پادشاه توقیع حکم، امضا، آنچه که در پایان کتاب الحاق کنند مانند نام خود تاریخ اتمام و غیره
دسته اَلَنگو، دستبند، حلقه ای که به مچ دست می بندند، اَیّارِه، بَرَنجَن، دَست بَرَنجَن، وَرَنجَن، سِوار، دَستیارِه، آوَرَنجَن، اَورَنجَن، یارَج، یارِه برای مِثال تا چو هماغوش غیوران شوم / محرم دستینۀ حوران شوم (نظامی۱ - ۴۵)، دستکش، پوشاک دست، امضا، حکم، دست خط