معنی آزرده دل - فرهنگ فارسی معین
معنی آزرده دل
- آزرده دل((~. دِ))
- رنجیده، ملول، آزرده خاطر
تصویر آزرده دل
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آزرده دل
آزرده دل
- آزرده دل
- آزرده جان:
اگر برنخیزد به، آن مرده دل
که خسبند از او مردم آزرده دل.
سعدی
لغت نامه دهخدا
آزاده دل
- آزاده دل
- فارغ بال، صالح. (برهان) ، حلال زاده. (برهان)
لغت نامه دهخدا