جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آره

آره

آره
هر یک از دو قطعه استخوان که حفره های دندانی در آن جای دارند فک یاآرواره زبرین فک اعلی یاآرواره زیرین. فک اسفل
فرهنگ لغت هوشیار

آره

آره
نام وادئی به اندلس و آن را یاره نیز نامند، نام دو جای دیگر به اندلس، نام شهری به بحرین، نام کوهی بحجاز میان مکه و مدینه، کوهی قبیلۀ مزینه را
نام دماغه ای در آخرین نقطۀ جنوبی جزیره العرب و آن را رأس آره نیز گویند و آن به 25 هزارگزی مشرق باب المندب است
لغت نامه دهخدا

آره

آره
حفره ای که دندان در آن جای دارد:
بادام چشمکانت رخنه شود موسه (کذا)
وآن سی ّودو گهرها هم بگسلد ز آره.
خسروی
نوعی از لکنت و آن بحرف ’راء’ گشتن زبان باشد
لغت نامه دهخدا

آری

آری
آریایی، نام یکی از ایالات ایران قدیم که شامل خراسان و سیستان امروزی بوده است، نام یکی از طوایف چادر نشین مازندران
آری
فرهنگ نامهای ایرانی

آرش

آرش
درخشان، آفتاب، عاقل، زیرک، جد بزرگ اشکانیان، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی که درتیراندازی بسیار توانا بوده است
آرش
فرهنگ نامهای ایرانی