معنی آرم آرم علامت و نشانه ای که مخصوص یک اداره دولتی یا هر مؤسسه دیگری باشد، نشانه (واژه فرهنگستان) تصویر آرم فرهنگ فارسی معین
آرم آرم فرانسوی نشانه، سرکاغذ نشانه ای مشخص و معرف دولت اداره موسسه کارخانه و مانند آن فرهنگ لغت هوشیار
آرم آرم علامت مخصوص یک کشور، حزب، مؤسسه، سازمان، اداره و مانند این ها که بر هر چیز وابسته به آن نقش می بندد فرهنگ فارسی عمید
آرم آرم نام موضعی نزدیک مدینۀ رسول صلوات اﷲعلیه، نام دهی نزدیک دهستان از قرای ساحلی بحر آبسکون. (یاقوت) لغت نامه دهخدا
آرم آرم اتراق گاه گوسفندان و چوپانان که از چفت chaftبزرگتر است، آرام آهسته، روستایی از دهستان هرازپی آمل فرهنگ گویش مازندرانی
آزرم آزرم شرم، مهر، محبت، عشق، حیا، ملایمت، مهربانی، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر خسروپرویز پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی
آری آری آریایی، نام یکی از ایالات ایران قدیم که شامل خراسان و سیستان امروزی بوده است، نام یکی از طوایف چادر نشین مازندران فرهنگ نامهای ایرانی
آرش آرش درخشان، آفتاب، عاقل، زیرک، جد بزرگ اشکانیان، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی که درتیراندازی بسیار توانا بوده است فرهنگ نامهای ایرانی