معنی آرزومند - فرهنگ فارسی معین
معنی آرزومند
- آرزومند((~. مَ))
- مشتاق، آزمند، کامجوی، دارنده حسرت
تصویر آرزومند
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آرزومند
آرزومند
- آرزومند
- وِیژگی کسی که آرزوی چیزی دارد، مشتاق، کنایه از نیازمند، کنایه از عاشق
فرهنگ فارسی عمید