معنی آرخالق - فرهنگ فارسی معین
معنی آرخالق
آرخالق((لُ))
نیم تنه ای که مردان و زنان می پوشیدند و لای رویه و آستر آن پنبه قرار می دادند، ارخالق
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آرخالق
آرخالق
آرخالق
ارخالق، لباس کوتاه آستردار از جنس ترمه، مخمل یا زری
فرهنگ فارسی عمید
ارخالق
ارخالق
جامه ای که طلبه علوم دینی و کسبه زیر قبا میپوشند، نوعی قماش نازک
فرهنگ لغت هوشیار
ارخالق
ارخالق
نیم تنه ای که مردان و زنان می پوشیدند و لای رویه و آستر آن پنبه قرار می دادند
فرهنگ فارسی معین
ارخالق
ارخالق
ظ. از مغولی اریقون تسایدام، به معنی شیر خالص، موضعی از مغولستان. رجوع بجامعالتواریخ رشیدالدین فضل الله چ بلوشه ج 2 ص 565 متن و 58 تعلیقات فرانسۀ آن شود
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.