جدول جو
جدول جو

معنی آرامش

آرامش((مِ))
آرامیدن، وقار، سنگینی، خواب کوتاه و سبک، فراغت، آسایش، صلح وآشتی، سکون
تصویری از آرامش
تصویر آرامش
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با آرامش

آرامش

آرامش
آرامیدن، فراغت راحت آسایش، طماء نینه سکینه، صلح آشتی، ایمنی امنیت، خواب اندک و سبک، سکون یاآرامش با جفت. آرامش مباشرت باوی هماغوش گردیدن با او. یاآرامش جان. یاآرامش جهان
فرهنگ لغت هوشیار

آرامش

آرامش
آسایش، آسودگی، فراغ، سکون، سکوت، کنایه از امنیت، مقابلِ جنگ، کنایه از صلح
آرامش
فرهنگ فارسی عمید