جدول جو
جدول جو

معنی آتلیه

آتلیه((تُ یِّ))
کارگاه هنری که در آن چند هنرجو زیر نظر استاد به کار مشغولند، جایی که در آن فعالیت هنری انجام می شود
تصویری از آتلیه
تصویر آتلیه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با آتلیه

آتلیه

آتلیه
کارگاهی که در آن یک یا چند هنرمند به کارهای هنری مشغول باشند
آتلیه
فرهنگ فارسی عمید

تتلیه

تتلیه
در پی کسی رفتن، نزدیک بمردن رسیدن، نماز نوافل را تابع فرائض ساختن، ادا کردن نذر خود را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

متلیه

متلیه
از ’ت ل و’، مُتلی. ماده شتر با بچه که پس از وی رود. ج، مُتالی. یقال ناقه متل و ناقه متلیه. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). اشتر با بچه. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا