جدول جو
جدول جو

معنی آترمه

آترمه((رَ مِ))
نمد زین اسب و مانند آن، درفشی که با آن نمدزین را دوزند، سلاح مانند خنجر و شمشیر، آدرم
تصویری از آترمه
تصویر آترمه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با آترمه

آترمه

آترمه
نمد زین اسب و مانند آن تکلتو، زینی که نمد زین آن دو نیم بود، درفشکه بدان نمد زین دوزند، سلاح مانند خنجر و شمشیر و تیر و کمان
فرهنگ لغت هوشیار

آدرمه

آدرمه
نمد زین اسب و مانند آن تکلتو، زینی که نمد زین آن دو نیم بود، درفشکه بدان نمد زین دوزند، سلاح مانند خنجر و شمشیر و تیر و کمان
فرهنگ لغت هوشیار

آدرمه

آدرمه
نَمَدزین، نمدی که زیر زین بر پشت اسب می اندازند، آدرَم، تَرمِه، تَکَلتو، تَکَتلو
آدرمه
فرهنگ فارسی عمید

لترمه

لترمه
نانی که آب بسیار دارد، نانی که خوب پخته و برشته نشده باشد
لترمه
فرهنگ لغت هوشیار

آدرمه

آدرمه
نمدی که بر پشت اسب و زیر زین افکنند، تکلتو، نمدزین، درفشی که با آن نمدزین را دوزند، سلاح مانند خنجر و شمشیر، آدرم
آدرمه
فرهنگ فارسی معین