جدول جو
جدول جو

معنی آبافت

آبافت
نوعی جامه گران بها، پارچه ای محکم و خشن
تصویری از آبافت
تصویر آبافت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با آبافت

آبرفت

آبرفت
سنگی که بسبب جریان آب بمرور زمان ساییده و لغزان و مایل بگردی شده باشد، مواد ته نشسته از آبرودخانه ته نشست آب رودخانه
فرهنگ لغت هوشیار

آبرفت

آبرفت
سنگ کف رود که جریان آب آن را ساییده باشد، مواد ته نشین شده در مجرای آب
آبرفت
فرهنگ فارسی معین

آبرفت

آبرفت
آنچه از سنگ و خاک یا کف رودخانه که آب آن را ساییده یا تراشیده یا روبیده باشد، موادی که در مجرای آب ته نشین شود
فرهنگ فارسی عمید

بافت

بافت
عضوی در بدن حیوان یا نبات که موظف به انجام دادن قسمتی از اعمال حیاتی موجود است
فرهنگ لغت هوشیار

بافت

بافت
بافتن، عمل بافندگی، بافته شده، تاروپود، نسج، در علم زیست شناسی دسته ای از یاخته ها که در بدن موجودی به هم پیوسته باشند، در علم زیست شناسی مجموع سلول هایی که شکل و ساختمان آن ها شبیه یکدیگر است و در بدن عمل مشترکی انجام می دهند مثلاً بافت ماهیچه ای، بافت عصبی، بافت استخوانی، بافت اسفنجی
بافت
فرهنگ فارسی عمید