آبزرفت آبزرفت آبخست و آبگز از میوه ها: چون آب زرفت روی زشتش چندین عفن و ترش چرا شد؟ طرطری لغت نامه دهخدا
آب رفت آب رفت سنگی که در جریان آب بطول زمان ساییده و لغزان و مایل بگردی شده باشد، ته نشین آب رودخانه ها. (فرهنگستان زمین شناسی). لغت نامه دهخدا
آب زرشک آب زرشک آبی که از تر نهادن وخیسانیدن زرشک حاصل کنند. شربتی که از زرشک تهیه کنند فرهنگ لغت هوشیار
آب رفتن آب رفتن جریان آب - رفتن آب، کوتاه شدن جامه تازه پس از شسته شدن آن، خارج شدن منی جاری شدن آب مرد، بی عزت شدن خوار گردیدن فرهنگ لغت هوشیار