آب رفتن آب رفتن جریان آب - رفتن آب، کوتاه شدن جامه تازه پس از شسته شدن آن، خارج شدن منی جاری شدن آب مرد، بی عزت شدن خوار گردیدن فرهنگ لغت هوشیار
شب رفتن شب رفتن در شب راه پیمایی کردن. در تاریکی رفتار نمودن. به هنگام شب راهی شدن، شب به پایان رسیدن: شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید شب را چه گنه قصۀ ما بود دراز. محزون تبریزی لغت نامه دهخدا
آب رفت آب رفت سنگی که در جریان آب بطول زمان ساییده و لغزان و مایل بگردی شده باشد، ته نشین آب رودخانه ها. (فرهنگستان زمین شناسی). لغت نامه دهخدا