معنی آب دوغ آب دوغ ماستی که درون آن آب ریزند و به صورت دوغ درآورند، ماستی با آب بسیار، گچ یا آهکی که برای اندودن دیوارها به کار رود، دوغاب تصویر آب دوغ فرهنگ فارسی معین
آب دوغ آب دوغ ماستی با آب بسیار، گشاده کرده: کسی را کو تو بینی درد سرفه بفرمایش تو آب دوغ و خرفه، طیان، - امثال: بخیه به آب دوغ زدن، رنجی بیفائده بردن لغت نامه دهخدا
آب دوغی آب دوغی منسوب به آب دوغ، چون آب دوغ، در اصطلاح بنایان گچی یا آهکی با آب بسیار، تنک و رقیق کرده و آن را دوغاب هم گویند لغت نامه دهخدا
آبدوغ آبدوغ ماستی که در آن آب کنند و بصورت دوغ در آورند ماستی با آب بسیار. یا بخیه به آبدوغ زدن، رنج بی فایده بردن، گچ یا آهک آبکی که برای اندودن دیوارها بکار رود دوغاب فرهنگ لغت هوشیار
آب دهن آب دهن آب دهان (بهمه معانی) یاآب دهن پس دادن، آب دهن بسیار خارج کردن بی اختیار آب دهن بیرون ریختن فرهنگ لغت هوشیار