جدول جو
جدول جو

معنی آب خوردن

آب خوردن((خُ دَ))
آب نوشیدن، آشامیدن آب، سرچشمه گرفتن، ناشی شدن، هزینه برداشتن، خرج برداشتن
تصویری از آب خوردن
تصویر آب خوردن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با آب خوردن

آب خوردن

آب خوردن
آب نوشیدن آشامیدن آب. یا در یک آب خوردن، در یک لحظه در مدتی بسیار کوتاه. یا مثلظب خوردن، بسیار سهل خیلی آسان
فرهنگ لغت هوشیار

آب خوردن

آب خوردن
آشامیدن آب:
هرچند خلنده ست چو همسایۀ خرماست
بر شاخ چو خرماش همی آب خورَد خار.
ناصرخسرو.
- در یک آب خوردن، در لحظه ای. در مدتی سخت کوتاه
لغت نامه دهخدا

آب خوردن

آب خوردن
اگر بیند که از آب صاف خوشگواری بسیار خورد، دلیل کند که عمرش دراز بود و معشیت وی خوش بود. و اگر بیند که از دریا آب خوشگوار همی خورد، دلیل کند که به قدر آن، از پادشاه مال و نعمت یابد و اگر بیند که جمله آب دریا را بخورد، دلیل کند که پادشاهی همه جهان را بگیرد. و بعضی گویند که به قدر آن که از آب دریا خورده بود وی را بزرگی و مال و نعمت حاصل شود، جون آب روشن و صافی بود - محمد بن سیرین
اگر بیند که آب صافی در پیاله، مانند سگی خورد دلیل کند که زندگانی به عیش و عشرت گذراند، اما کاری کند که بلا و فتنه بدو رسد، که مال جمع را اندک اندک به مردمان بخشد و به خیرات خرج کند.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

آب آوردن

آب آوردن
جاری کردن آب یا آب چشم (دیده)، جاری کردن چشم آب مخصوص را بی اختیار بسبب کسالت یا پیری
فرهنگ لغت هوشیار

آب آوردن

آب آوردن
نوعی بیماری چشم که بر اثر پیری یا بیماری آب از چشم روان می گردد
آب آوردن
فرهنگ فارسی معین

حب خوردن

حب خوردن
حب خوردن در خواب، اگر بیند از برای بیماری خورد و دید که درخوردن آن شفا و منفعت یابد، دلیل بر خیر و منفعت کارها کند اگر بیند که از دارو خوردن او را منفعت نبود، تاویلش به خلاف این است. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب