معنی آب پشت
آب پشت
((بِ پُ))
منی، آب مرد
تصویر آب پشت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آب پشت
آب پشت
آب پشت
آبی که از غدد تناسلی مرد در موقع جماع بیرون آید
فرهنگ لغت هوشیار
آب پشت
آب پشت
آبی که از غدد تناسلی مرد هنگام جماع یا استمنا خارج می شود، منی
فرهنگ فارسی عمید
آب پشت
آب پشت
نطفه. منی. آب مردی:
آب رخ زآب پشت بگریزد
کآب پشت آب رویها ریزد.
سنائی
لغت نامه دهخدا
آب دشت
آب دشت
دره ای در منطقه ی کلاردشت
فرهنگ گویش مازندرانی
آب رفت
آب رفت
آلوویون
فرهنگ واژه فارسی سره
آب رفت
آب رفت
سنگی که در جریان آب به طول زمان سائیده ولغزان شود
فرهنگ لغت هوشیار
آب دست
آب دست
آبی که بعد از طعام برای شستشوی دست و دهان به کار رود
فرهنگ لغت هوشیار
آب خشک
آب خشک
شیشه آبگینه، بلوار
فرهنگ لغت هوشیار
آب چشی
آب چشی
غذایی که نخستین بار در حدود شش ماهگی بکودک دهند
فرهنگ لغت هوشیار