جدول جو
جدول جو

معنی ایگرگ

ایگرگ((رِ))
نام حرف بیست و پنجم الفبای فرانسه، حرفی که در معادلات ریاضی نشان دهنده مجهول است، مجهولی دیگر
تصویری از ایگرگ
تصویر ایگرگ
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ایگرگ

ایگرگ

ایگرگ
بیست و پنجمین از حروف فرانسه و ششمین ویل ها است. و به این شکل نویسند: ’Y’
لغت نامه دهخدا

اسگرگ

اسگرگ
دهی از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند، 42 هزارگزی جنوب خاوری حومه بیرجند. کوهستانی، معتدل، سکنه 245. شیعه. زبان فارسی. دارای قنات. محصول آنجا غلات، انگور. شغل اهالی زراعت. راه مالرو دارد. مزرعۀ کشوک جزء همین ده است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ، اسلاع فرس، گوشتی که بر هر دو رگ ران اسپ که تا پاشنه اند متعلق بود وقت فربهی آن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

ایرگ

ایرگ
بلغت زند و پازند به معنی مردم باشد چه ایرگان مردمان را گویند، (برهان) (آنندراج) (هفت قلزم) (انجمن آرا)، درپهلوی ائریگان، مردمان، (حاشیۀ برهان چ معین)، برآغالانیدن بچیزی، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)، پراکندن، پاره پاره بول انداختن ناقه، (منتهی الارب) (آنندراج)، و رجوع به ایزاغ شود، تقسیم کردن، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

ایگر

ایگر
دوایی است که به اگر شهرت دارد و بعربی وج و به یونانی اقارون خوانند، سفید و سطبر و گره دار میباشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به ایکر و آنندراج شود
لغت نامه دهخدا