جدول جو
جدول جو

معنی ایستاده

ایستاده((دِ))
برپا، سرپا، مراقب، قائم، مأمور، موظف
تصویری از ایستاده
تصویر ایستاده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ایستاده