معنی اولیگارشی - فرهنگ فارسی معین
معنی اولیگارشی
- اولیگارشی
- گروه سالار، حکومتی که اختیار آن در دست چند خانواده مقتدر باشد، حکومت اقلیت بر اکثریت بدون نظارت اکثریت
تصویر اولیگارشی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اولیگارشی
اولیگارشی
- اولیگارشی
- حکومتی که فقط به وسیلۀ چند تن اداره شود و تمام قدرت را در دست داشته باشند
فرهنگ فارسی عمید