معنی اوکار - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اوکار
اوکار
- اوکار
- جَمعِ واژۀ وَکر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). آشیانۀ مرغ. رجوع به وکر شود
لغت نامه دهخدا
اوکار
- اوکار
- بر وزن و معنی افکار است که جراحت پشت چاروا باشد. (برهان) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
اتوکار
- اتوکار
- فرانسوی گذرگشت اتومبیل بزرگ که برای حمل مسافران دسته جمعی بکار رود
فرهنگ لغت هوشیار