جدول جو
جدول جو

معنی اوصاف

اوصاف((اَ یا اُ))
جمع وصف، صفت ها، چگونگی ها
تصویری از اوصاف
تصویر اوصاف
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اوصاف

اوصاف

اوصاف
جمع وصف، چگونگی ها چونی ها جمع وصف صفتها چگونگیها وصفها
اوصاف
فرهنگ لغت هوشیار

اوصاف

اوصاف
جَمعِ واژۀ وصف. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از آنندراج). رجوع به وصف شود
لغت نامه دهخدا

اعصاف

اعصاف
گرد انگیزی، ورزش سخت، به شتاب رفتن، به بیراهه افتادن
اعصاف
فرهنگ لغت هوشیار

اوقاف

اوقاف
جمع وقف، املاکی که برای کمک به بینوایان بر مزارها یا مساجد وقف میشود
فرهنگ لغت هوشیار