معنی اوراق کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی اوراق کردن
- اوراق کردن((~. کَ دَ))
- ورق ورق کردن، اجزای چیزی را از هم جدا کردن، با ضربه از پای درآوردن، ناقص کردن، روحاً و جسماً ذلیل و ناتوان کردن
تصویر اوراق کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اوراق کردن
اوراق کردن
- اوراق کردن
- اپاچ کردن پخش کردن اجزای چیزی مانند اتومبیل کتاب و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
اتراق کردن
- اتراق کردن
- بار افکندن چندی ماندن توقف کردن در منزلی چند روزی موقتا در منزلی اقامت گزیدن
فرهنگ لغت هوشیار