جدول جو
جدول جو

معنی اودیولوژی

اودیولوژی((اُ یُ لُ))
مطالعه اختلالات شنوایی از راه شناسایی سنجش کاستی عمکرد شنوایی و توان بخشی آن، شنوایی شناسی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اودیولوژی

رادیولوژی

رادیولوژی
یا پرتو شناسی، دانش شناسائی پرتو مجهول یا اشعه ایکس و استفاده از آن برای امور پزشکی و درمان بیماریها، علم استفاده از اشعه مجهول برای معالجه و تشخیص نا خوشی
فرهنگ لغت هوشیار

ایدئولوژی

ایدئولوژی
دانش اندیشه ها علم افکار، مجموعه افکار متعلق به یک دسته یک عصر و دوره، عقیده ای که هدف و آرمانی را با بیانی تحسین و تعریف کند که در مقابل آن دفاع نتوانند کرد
فرهنگ لغت هوشیار

سوسیولوژی

سوسیولوژی
علمی که به مطالعۀ روابط بین افراد، گروه ها و طبقات اجتماعی می پردازد، جامعه شناسی
سوسیولوژی
فرهنگ فارسی عمید

رادیولوژی

رادیولوژی
استفاده از اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری ها، پرتوشناسی
رادیولوژی
فرهنگ فارسی عمید

ایدئولوژی

ایدئولوژی
جهان بینی، در علوم سیاسی مرام یا مسلک سیاسی یا اجتماعی
ایدئولوژی
فرهنگ فارسی عمید

ایدئولوژی

ایدئولوژی
انواع و اقسام سیستم های فکری و فلسفی و منجمله مذهب که به نو عی در تعیین خط مشی، عمل یا موضع گیری معتقدان به آن ها در مسایل سیاسی اجتماعی مؤثر باشد
فرهنگ فارسی معین

رادیولوژی

رادیولوژی
شاخه ای از پزشکی که با استفاده از پرتو ایکس و انواع پرتوها به تشخیص و درمان بیماری کمک می کند، پرتوشناسی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین