جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با انهار

انهار

انهار
روز کردن و بروز درآمدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، بزمین چسبیدن شتر وقت فروخفتن، گرفتن و دریافتن شراب کسی را. مست شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

انهار

انهار
جَمعِ واژۀ نَهر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (ترجمان علامه جرجانی، ترتیب عادل بن علی) :
لذت انهار خمر اوست ما رابی حساب
راحت ارواح لطف اوست ما را بی سخن.
منوچهری.
- انهار اربعه، سیحون و جیحون و نیل و فرات. (انجمن آرا).
- انهار حدایق فلکی، کنایه از نجوم با ثابت و سیارات. (انجمن آرا).
- انهار فردوس، کنایه از آب و شراب و شیر و انگبین. (انجمن آرا).
لغت نامه دهخدا

اجهار

اجهار
آشکار کردن سخن بازگفتن اظهار، آشکار کردن سخن بلند کردن آواز
اجهار
فرهنگ لغت هوشیار