جدول جو
جدول جو

معنی انگامه

انگامه((اَ مِ))
هنگامه، مجمع و انجمن بازیگران و قصه خوانان
تصویری از انگامه
تصویر انگامه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با انگامه

انگامه

انگامه
هنگامه، جمعیت مردم، معرکه، فریاد و غوغا، هیاهو، وقت، زمان
انگامه
فرهنگ فارسی عمید

انگامه

انگامه
مجمع و انجمن بازیگران و قصه خوانان. هنگامه. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). مجمع و انجمن بازیگران و قصه خوانان و هرجا که محل اجتماع باشد و بر محل جنگ نیز اطلاق کنند. (انجمن آرا) (آنندراج). هنگامه. (صحاح الفرس) :
انگامه ایست گرم ز شکر عواطفت
هرکوی و برزنی که من آنجا فرارسم.
کمال اسماعیل (از انجمن آرا).
لغت نامه دهخدا

هنگامه

هنگامه
غوغا، شلوغی، دادوفریاد، شگفت انگیز، عالی، فوق العاده، فتنه، آشوب
هنگامه
فرهنگ نامهای ایرانی

هنگامه

هنگامه
جمعیت مردم، معرکه، فریاد و غوغا، هیاهو، وقت، زمان
هنگامه کردن: غوغا کردن، فتنه و آشوب برپا کردن
هنگامه
فرهنگ فارسی عمید