جدول جو
جدول جو

معنی انگ

انگ
نشان و علامتی که بر روی عدلهای تجارتی نویسند
تصویری از انگ
تصویر انگ
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با انگ

انگ

انگ
نشان و علامتی که روی عدلهای تجارتی مینویسند، لوله ای که در آبراهه جاسازی شود
فرهنگ لغت هوشیار

انگ

انگ
نشانی و علامت یک بنگاه که بر روی محموله های تجاری نوشته می شود، کنایه از تهمت، مستقیم، درست مثلاً انگ آمد جلویِ من نشست
لولۀ سفالی که در آبراهه کار می گذارند، تنبوشه
زنبور، زنبور عسل، شیره، عصاره
انگ
فرهنگ فارسی عمید

انگ

انگ
لوله سفالین که در زیر خاک یا میان دیوار کارمی گذاشتند تا آب از آن عبور کند، تنبوشه
فرهنگ فارسی معین

انگ

انگ
ممر آب را گویند که کوزه گران از سفال سازند و بجهت مرور کردن آب بهم وصل کنند. (برهان قاطع). لوله ای که از سفال سازند و در آبراهه چندین عدد آن را بهم وصل کنند و درزهای آنها را با پیه دارو و آهک محکم بگیرند تا آب بزمین فرو نرود. (ناظم الاطباء). آنرا گنگ و منگ نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). تنبوشه. (فرهنگ فارسی معین).
لغت نامه دهخدا