جدول جو
جدول جو

معنی انقاض

انقاض((اِ))
سنگینی بار بر پشت، گرانبار ساختن، استخوان را در هم شکستن، باز کردن ریسمان
تصویری از انقاض
تصویر انقاض
فرهنگ فارسی معین