جدول جو
جدول جو

معنی انفلوانزا

انفلوانزا((اَ فُ لُ اَ))
نوعی سرما خوردگی شدید و مسری
تصویری از انفلوانزا
تصویر انفلوانزا
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با انفلوانزا

انفلوانزا

انفلوانزا
آنفلُوانزا، بیماری ویروسی واگیردار حاد دستگاه تنفسی که با عوارضی مانندِ التهاب مخاط بینی، حلق، تب، سرفه، درد پهلو، سینه درد، سردرد، درد عضلانی و استخوان ها به خصوص دست، پا و کمر بروز می کند، گِریپ، مِشمِشه
انفلوانزا
فرهنگ فارسی عمید

آنفلوانزا

آنفلوانزا
بیماری ویروسی واگیردار حاد دستگاه تنفسی که با عوارضی مانندِ التهاب مخاط بینی، حلق، تب، سرفه، درد پهلو، سینه درد، سردرد، درد عضلانی و استخوان ها به خصوص دست، پا و کمر بروز می کند، گِریپ، مِشمِشه، اَنفلُوانزا
آنفلوانزا
فرهنگ فارسی عمید

انفلوآنزا

انفلوآنزا
بیماری عفونی بسیار مسری که بصورت همه گیریهای بزرگ درمی آید. سببش را ویروس می دانند. تب سخت و التهاب مخاط مجاری تنفسی از علائم نمایان آن است. (از دایرهالمعارف فارسی). مشمشه. تب مشمشه. (یادداشت مؤلف) ، پیوسته گاییدن. (منتهی الارب) (آنندراج). همیشه جماع کردن. (از ناظم الاطباء) ، همیشه خرمای خشک آب پاشیده خوردن. (منتهی الارب) (آنندراج). پیوسته نقش خوردن. (از اقرب الموارد). مداومت نمودن برخوردن خرمای خشک در انبان نهادۀ آب بر آن پاشیده که نقش گویند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

آنفولانزا

آنفولانزا
نوعی بیماری ویروسی مسری که نشانه های آن سردرد، تب، کم اشتهایی، ضعف و کوفتگی عمومی، سرفه و عطسه است
آنفولانزا
فرهنگ فارسی معین