جدول جو
جدول جو

معنی انفصالی

انفصالی
منصوب به انفصال، برکنار شده، کارمند انفصالی، جدا شده، بخش انفصالی
تصویری از انفصالی
تصویر انفصالی
فرهنگ فارسی معین